دره شهر

 
شهرتاریخی ماداکتو
 
 
این شهر  با  قدمتی  بیش  از 1400  ساله  متعلق  به  دوران  ساسانیان بوده دارای برجهای
 
 نگهبانی خیابان سیستم  آبكشی  و دفع  فاضلاب  بوده  است  كه بنا به قولی در اثر یك زلزله
 
 تخریب و از بین رفته بقایای این شهر  مشهود و درحال  حاضر به صورت بسیار ضعیف  مورد
 
  حفاظت  میراث  فرهنگی  میباشد .شهر تاریخی ماداكتو در سال 1310در فهرست آثار ملی
 
 به ثبت رسیده است.
 
 
 چهارطاقی دره شهر
 
 
 
در شرق شهرستان دره شهر کناره چپ رودخانه سراب دره شهر بر روی تپه ماهوری 
 
تنوره سرخ ساختمان یک چهار تاقی به چشم می خورد که به چها ر تاقی دره شهر معروف است.

با توجه به مصالح و سبک معماری بنا مربوط به اوایل اسلامی می باشد و قدمت آن به بیش از
 
۱۴۰۰ سال می رسد.
 
 در قسمت جنوبی چهار تاقی بقایای پلکانی به طول ده متر و عرض یک متر با شیب ملایم
 
وجود دارد که احتمالا» ورودی بنا بوده است.
 
 این چهار تاقی بر پلانی مربع شکل به ابعاد ۵ در۵ متر بنا شده است.
 
عرض دیواره ها ۸۰ سانتی متر و ارتفاع تاق از زمین ۷۰/۱ سانتی متر است.
 
 گنبد تک جداره آن بر چهارتاق قوسی شکل و با سیستم گوشواره ساخته شده است.
 
 بر بالای گنبد دریچه ای وجود دارد که به هنگام مرمت این دریچه بسته شده است
 
 
 
 
 
تنگه بهرام چوبین
 

در 8 كیلومتری مسیر دره شهر – پلدختر ودردل یكی از دره های باریك كبیر كوه

 

تنگه باستانی شگفت انگیزی قرار داردكه مورخان انرا شكارگاه ییلاقی وبنا به روایاتی

 

مخفیگاه یكی از سرداران بنام ایرانی« بهرام چوبین» میدانند . تنگه یا دژ چوبینه یكی

 

 از پدیده های زیبای طبیعی شهرستان دره شهر ودر برگیرنده بناهایی است كه در

 

 نوع خود بی بدیع وكم نظیرند.

 

پل تاريخي "گاوميشان" اوج معماري دوران ساساني
 
 
پل تاريخي "گاوميشان" واقع در شهرستان دره شهر يکي از قديمي ترين پلهاي تاريخي
 
 کشور متعلق به دوران ساساني است که بخشي از تاريخ کهن اين شهرستان را نمايان
 
 مي کند.  مورخان در مطالعه تاريخ کهن شهرستان دره شهر، اين شهرستان را
 
اولين شهر دوران ساسانيان ناميده اند.
 
 
 

اين شهرستان با آثار تاريخي متعدد مانند ماداکتو، آتشکده هاي تاريخي متعدد،

 پل گاوميشان و آثار تاريخي ديگر يکي از شهرهاي قديمي و تاريخي کشور محسوب مي شود.

يکي از آثار تاريخي اين شهرستان که هميشه در اين شهرستان و کشور بيشتر مورد توجه

بوده است و داراي ويژگيهاي خاص پل سازي در دوران تاريخي کشور است

 "پل تاريخي گاوميشان" است که در اين شهرستان است و بخشي از تاريخ و قدمت

اين شهرستان بر روي اين پل نمايان شده است.

 

  پل تاريخي و زيباي گاوميشان که بقاي آن متعلق به دوران ساساني است بر روي

  رودخانه "سيمره" پس از تلاقي با رودخانه کشکان ساخته شده است و بر اساس

  نظريات مختلف وجه تسميه نام اين پل بر گرفته از "گوميشه" يعني محل پرورش گاو است.

  اما بعضي از مورخان تاريخ مانند "سراورل استين" نام اين پل را "گاماسا" مي دانند

  ("گاماسا" از دو کلمه"گا" يعني گاو و "ماس" به معني ماهي تشکيل شده است.)

  قوس هاي جناقي آجري و ساير تعميرات سنگي و نماي فعلي پل بيانگر مرمت اين

   پل در دوران بعد به خصوص دوران اتابک لر کوچک است.

 

  پل تاريخي گاوميشان از پنج چشمه بزرگ تشکيل شده است که در حال حاضر فقط

  يکي از اين چشمه ها سالم است و ارتباط چشمه ها با مسير حرکت آب و طغيان آن محرز است.

  اين پل بسيار فني و پيچيده ساخته شده است به طوري که رقيبي جدي براي

  پلهاي مهم بشمار مي رود.

 

  پايه ها و تکيه گاههاي اصلي پل مدور و قطور است و مصالح آن از سنگهاي مکعبي

  بزرگ و تراشيده در ابعاد مساوي است که به صورت  "رگ چين" به روي هم چيده شده اند

   و پايه اصلي پل را به وجود آورده است.

 

  داخل پايه ها نيز از قلوه سنگ و ملاط گچ پر شده و مصالح پل سنگ و ملاط گچ و در

   سقف تاقها از آجر است که همگي در پيچيدگي اين پل نقش دارند.

 

  تاقهاي جناغي، دالانها و راهروها همگي از آجرهايي به ابعاد 20 در 25 سانتي متر

   ساخته شده است و نماي اين پل تاقچه هاي مسدود و باز و موج شکن هايي دارد

  که به وسيله راهروها با چند پل به هم متصل مي شوند که اين نيز حتي در

  دوران کنوني بسيار مهندسي شده به نظر مي رسد.

 

  وجود پله ها در ميان دالان ستون مياني، بيانگر اين امر است که اين پل فقط

  يک پل ارتباطي نبوده بلکه راهروهاي داخل و پلکان نشان از اين دارد که کاروانها

 از اين پل به عنوان سرپناه به هنگام عبور استفاده مي کردند و چه بسا شبها

   که در دل اين دالانها کاروانيان به صبح رسانده اند.

 

  يکي از مورخان تاريخ بنام سرهنري راولينسون در سفرنامه خود درباره اين پل

   مي نويسد: "پلي که هم اکنون بر روي سيمره  (دره شهر فعلي) قرار دارد

   يکي از بهترين پلهاي ايران است که حسين خان بزرگ (والي بزرگ و معروف ايلام و لرستان)

   به سال 1008 هجري قمري اين پل را تعمير کرده است".

 

  به اعتقاد مورخان اين پل در سال 1334 هجري قمري بر اثر زلزله از بين رفته است.

 

 جاذبه های گردشگری دره شهر

 

قلعه هزار در

  این قلعه در شرق شهرستان دره شهر واقع گردیده است که قدمتش به دوره

  ساسانی می رسد.نمای اصلی این اثر،طاقهای هلالی شکل می باشد.

  با توجه به ساختار معماری،اثر احتمالاً قلعه یا پادگان نظامی بوده است.

  مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه شامل سنگهای تراشیده و قلوه سنگ هایی

  است که از گچ پخته بعنوان ملات استفاده شده است.

 

  دژ شیخ مکان

  این دژ در داخل تنگه شیخ مکان در هشت کیلومتری شرق دره شهر

  و در سمت غربی تنگه،آثاری از یک دژ جالب توجه در دل کوه به چشم

  می خورد که از لحاظ مصالح  و سبک معماری،نشانی از دوره

  ساسانی دارد.دژ چهار اتاق و تنها یک در ورودی در ضله شمالی دارد.

  مصالح اصلی دژ قلوه سنگ و گچ است که در انتهای دیواره دژ با

  اندودی از گچ پوشیده شده است.

 

   قلعه زینل(زبیده)

  این اثر تاریخی در جنوب روستای الیاس آباد چمکلان از توابع شهرستان دره شهر

  واقع شده است.قلعه زینل همانند دیگر قلاع محدوده زاگرس بر روی تپه ای نسبتاً

  بلند ساخته شده است.قلعه فعلی یک بنای دوره اسلامی متاخر است که در دوره

   صفویه ساخته شده  و در دوره های بعد مورد استفاده حاکمان محلی قرار

   گرفته است.مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه سنگ و گچ می باشد.

 

   قلعه پوراشرف

  در 6 کیلومتری ضلع جنوب شرقی شهرستان دره شهر در روستای شیخ مکان

   قرار گرفته است.مطابق سنگ نوشته نصب شده بر روی دیوار ورودی قلعه،

  در سال 1335ه.ق بدستور میر صید محمد خان پور اشرف در این منطقه از

   دره شهر ساخته شده است.بیشترین مصالح بکار رفته در اسکلت بنا،

  قلوه سنگ و در مواردی از آجر جهت ترئین از جمله سر در ورودی ها و

   برجستگی ها روی دیوار استفاده شده است. این قلعه کاربردنظامی-مسکونی

   داشته  و متعلق به دوران قاجار می باشد و در نوع خود بی نظیر می باشد.

 

  قلعه جهانگیرآباد

  قلعه جهانگیر آباد بنایی است متعلق به دوران پهلوی و والیان  پشتکوه که

   توسط خوانین منطقه (میرهای هاشمی)در جنوب شهر تاریخی دره شهر

   و حاشیه روستای جهانگیر آباد ساخته شده است.بنا دارای پلان مربع مستطیل

   است.مصالح بکار رفته  در این قلعه قلوه سنگهای رودخانه ای و ملات گچ

  می باشد.این بنا بطور کلی دارای 6 اتاق،2 ایوان و یک راهرو و دو زیرزمین می باشد.

 

  قلعه پنج برار مورموری(قلعه تاجمیر)

  پنج برار محدوده ای تاریخی است که در کوهپایه های جنوبی کوه کاه ماس،

  مشرف بر دشت مورموری واقع شده و قلعه پنج برار یکی از این آثار محسوب

   می گردد.مصالح ساخت قلعه  سنگهای نسبتاً بزرگ  که از سنگهای رودخانه ای

   و بومی منطقه است.قلعه متعلق به دوران اسلامی است.این قلعه شامل دژ

   پیرامونی و بناهای داخل محوطه دژ می باشد.

 

   قلعه ارمو

  در روستای ارمو دره شهر بخشی از یک بنا در محل قبرستان باستانی ارمو

   باقی مانده است که به نظر می رسد آثار یک قلعه باستانی باشد.از دیگر

   قلعه های شهرستان دره شهر می توان به قلعه کلم،قلعه تیغن،قلعه ماژین اشاره کرد.

 

 

  قلعه میرغلام هاشمی(سیکان)

  قلعه میر غلام هاشمی یکی از بناهای دوره قاجاریه است که به استناد

  سنگ نوشته نصب شده بر دیواره ورودی بنا،در سال 1303 ه ق میر غلام هاشمی

   در روستای فرخ آباد دره شهر احداث کرده است.بنای قلعه  به سبک دوره ساسانی

   و به شکل چهار ایوانی و با مصالحی از سنگ و ملات گچ  ساخته شده

   که در زمان خود کاربرد مسکونی داشته است.پلان بنا مربع شکل می باشد.

  این قلعه در دره سیکان به فاصله 8 کیلومتری شمال غرب شهر دره شهر

   ساخته شده است. 

معشوق کیست؟

       امیری به شاهزاده خانمی گفت :


        من عاشق توام ...

 

        شاهزاده گفت :


       زیباتر از من خواهرم است که در پشت سر تو ایستاده است ...

 

       امیر برگشت و دید هیچکس نیست .

 

       شاهزاده گفت:عاشق نیستی !!!!

 

       عاشق به غیر ازمعشوقش نظر نمی کند.

 

همشهریان

 

اشعار عاشقانه

پرستو ها همه رفتند**کبوتر ها همه رفتند**همه همشهریان بار سفر

بستند**درون کوچه های شهر ما پاییز طولانیست


 

پرستو ها همه رفتند


کبوتر ها همه رفتند


همه همشهریان بار سفر بستند


درون کوچه های شهر ما پاییز طولانیست


نمی دانم بهاری هست؟


نمی دانم صدایی هست؟

 

عجب صبری خدا دارد


همه همسایه ها رفتند


همه عاشق دلها رفتند


همه از خونه و کاشونه دل کندند


درون خونه بیگانگان راهی پیدا نیست


نمی دانم بهاری هست؟


نمی دانم صدایی هست؟

 

عجب صبری خدا دارد


هوای باغ پاییزم


هوای باغ پاییزم


شکفتن رفته از حالم


زدم سر بس که بر دیوار


تکیده بر قفس بالم


چنان بی یاور و یارم


چنان بیگانه با خویشم


که حتی سایه ام دیگر


نمی آید به دنبالم


عزیز من , ای دوست

 

پرستو ها همه رفتند


کبوتر ها همه رفتند


همه همشهریان بار سفر بستند


درون کوچه های شهر ما پاییز طولانیست


نمی دانم بهاری هست؟


نمی دانم صدایی هست؟

 

عجب صبری خدا دارد


عجب صبری خدا دارد


عجب صبری خدا دارد

 

آموزنده

 دل اگر تنها است .. دل اگر غمگین است ...تو چرا غمگینی ؟؟


 مگر این دل .. دل توست ؟؟

 

 دل اگر تنها است .. دل اگر غمگین است ...تو چرا غمگینی ؟؟
 

 مگر این دل .. دل توست ؟؟
 

 من اگر شادانم .. من اگر خندانم .. همه از بودن توست ...
 

 تو که در قلب منی .. لحظه لحظه با منی ...
 

 بودنت بودن من .. رفتنت رفتن من ..
 

 من و تو گمشده در دشت غمیم ...
 

 در نگاه من و تو ‚ دشت غم . دریاییست !!
 

 با تو بودن زیباست .. همچو پرواز پرستو در باد ..
 

 همچو شبنم که در آغوش گل است ..
 

 آسمان همچو نگاهت آبی است ..
 

 که من از آبی آن خرسندم .. و در آن آبی نیلی ‚ آزاد ..
 

 آسمانم ..... آرزویم دیدن لبخند یست !!
 

  که به مانند گلی ساده و زیباست هنوز ..
 
 
 
 وقتی که به دنیا آمدی، تو گریه می کردی
 

 و اطرافیانت لبخند به لب داشتند
 

 آنگونه باش که در پایان زندگی
 

 تو تنها کسی باشی که لبخند بر لب داری
 

 و اطرافیانت گریه می کنند
 
 
 

متن عاشقانه

من زیر باران ایستاده‌ام

 

من زیر باران ایستاده‌ام

 


و انتظار تو را می‌کشم.

 


چتری روی سرم نیست

 


می‌خواهم قدم‌هایت را، با تعداد قطره‌های باران شماره کنم

 


تو قبل از پایان باران می‌رسی

 


یا باران قبل از آمدن تو به پایان می‌رسد؟

 


مرا که ملالی نیست

 


حتی اگر صدسال هم زیر باران بدون چتر بمانم

 


نه از بوی یاس باران‌خورده خسته می‌شوم

 


نه از خاکی که باران غبار را از آن ربوده است.

 


هروقت چلچله برایت نغمه‌ی دلتنگی خواند

 


و خواستی دیوار را از میان دیدارهایمان برداری بیا

 


من تا آخرین فصل باران منتظرت می‌مانم...

 

عکسهای عاشقانه

عکس قلب های زیبا و عاشقانه (۲)

 

عکس قلب های زیبا و عاشقانه (۲)

 

عکس قلب های زیبا و عاشقانه (۲)

 

عکس های عاشقانه برای عاشق های تنها

 

کاغذ دیواری عاشقانه (8)

 

کاغذ دیواری عاشقانه (8)

 

کاغذ دیواری عاشقانه (8)

 

کاغذ دیواری عاشقانه (7)

 

کاغذ دیواری عاشقانه (7)

توآن گلی که می شکفی در خیال من

 

تو، آن گلی که می شــکفی در خیال من .

 

 پر می شود زعطر خوشــت زنــدگانیم 

 

گل مــی کنـــد به باغ نگـاهت جـوانیم

 

وقــتی به روی دامـــن خـــود می نشانیم

 

داغ جنون قـــطره ی اشــکم به چشم تو

 

هر چند از دو چـشم خودت می چکانیم

 

مـن عابـــر شــکســته دل خـلوت تو أم

 

تا بیـکران چشــم خـــودت مــی کشانیم

 

یک مشـت بغض یخ زده تفسیر می کند

 

انـــــدوه و درد غربــت بــی همــزبانیم

 

وقــتی پـرید رنگ تو از پشت قصه ها

 

تصــویر شد نهـــایت رنـــگــین کـمانیم

 

تو، آن گلی که می شــکفی در خیال من

 

پر می شود ز عطر خوشــت زنــدگانیم

 

در کـهــکشان چـشم تو گم می شود دلم

 

سرگـشتـــه در نــــهایــتی از بی نشانیم

 

زیــبـــاترین ردیف غـــزلهای من توئی

 

ای یـــــار ســــرو قـــامت ابـرو کمانیم

 

حـــالا بیـــا و غــربت ما را مرور کن

 

ای یــــادگــــــار وســعت سبـز جوانیم

 

عکس های عاشقانه و احساسی

چه زیباست بخاطر تو زیستن


و برای تو ماندن... به پای تو بودن... و به عشق تو سوختن !

 


و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن ... !

 

 

ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست ... !

 


بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست ... !

 


چه زیباست بخاطر تو زیستن ...

 


ثانیه ها را با تو نفس کشیدن ... زندگی را برای تو خواستن ... !

 


چه زیباست عاشقانه ها را برای تو سرودن ... !

 


بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگی... !

 


چه زیباست بیقراری برای لحظه ی آمدن و بوئیدنت ... !

 


برای با تو بودن و با تو ماندن ... برای با هم یکی شدن ... !

 


کاش به باور این همه صداقت و یکرنگی می رسیدی !

 


ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست ...!!!!

 


و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد ... !

 

متن  عاشقانه

 

   شاعر و فرشته ای با هم دوست شدند. فرشته پری به شاعر داد و شاعر هم شعری

 

    به فرشته داد.

 

   شاعر پر فرشته را لای دفترشعرش گذاشت و شعرهایش بوی آسمان گرفت و فرشته،

 

    شعر شاعر را زمزمه کرد و دهانش مزه عشق گرفت.

 

 

     خدا گفت: دیگر تمام شد! دیگر زندگی برای هر دو تان دشوار می شود.

 

    زیرا شاعری که بوی آسمان را بشنود، زمین برایش کوچک است و

 

     فرشته ای که مزه   عشق را بچشد، آسمان را دیگر نمی خواهد!

جاذبه های گردشگری دره شهر

 

  قلعه هزار در

  این قلعه در شرق شهرستان دره شهر واقع گردیده است که قدمتش به دوره

  ساسانی می رسد.نمای اصلی این اثر،طاقهای هلالی شکل می باشد.

  با توجه به ساختار معماری،اثر احتمالاً قلعه یا پادگان نظامی بوده است.

  مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه شامل سنگهای تراشیده و قلوه سنگ هایی

  است که از گچ پخته بعنوان ملات استفاده شده است.

  دژ شیخ مکان

  این دژ در داخل تنگه شیخ مکان در هشت کیلومتری شرق دره شهر

  و در سمت غربی تنگه،آثاری از یک دژ جالب توجه در دل کوه به چشم

  می خورد که از لحاظ مصالح  و سبک معماری،نشانی از دوره

  ساسانی دارد.دژ چهار اتاق و تنها یک در ورودی در ضله شمالی دارد.

  مصالح اصلی دژ قلوه سنگ و گچ است که در انتهای دیواره دژ با

  اندودی از گچ پوشیده شده است.

   قلعه زینل(زبیده)

  این اثر تاریخی در جنوب روستای الیاس آباد چمکلان از توابع شهرستان دره شهر

  واقع شده است.قلعه زینل همانند دیگر قلاع محدوده زاگرس بر روی تپه ای نسبتاً

  بلند ساخته شده است.قلعه فعلی یک بنای دوره اسلامی متاخر است که در دوره

   صفویه ساخته شده  و در دوره های بعد مورد استفاده حاکمان محلی قرار

   گرفته است.مصالح بکار رفته در ساخت این قلعه سنگ و گچ می باشد.

   قلعه پوراشرف

  در 6 کیلومتری ضلع جنوب شرقی شهرستان دره شهر در روستای شیخ مکان

   قرار گرفته است.مطابق سنگ نوشته نصب شده بر روی دیوار ورودی قلعه،

  در سال 1335ه.ق بدستور میر صید محمد خان پور اشرف در این منطقه از

   دره شهر ساخته شده است.بیشترین مصالح بکار رفته در اسکلت بنا،

  قلوه سنگ و در مواردی از آجر جهت ترئین از جمله سر در ورودی ها و

   برجستگی ها روی دیوار استفاده شده است. این قلعه کاربردنظامی-مسکونی

   داشته  و متعلق به دوران قاجار می باشد و در نوع خود بی نظیر می باشد.

  قلعه جهانگیرآباد

  قلعه جهانگیر آباد بنایی است متعلق به دوران پهلوی و والیان  پشتکوه که

   توسط خوانین منطقه (میرهای هاشمی)در جنوب شهر تاریخی دره شهر

   و حاشیه روستای جهانگیر آباد ساخته شده است.بنا دارای پلان مربع مستطیل

   است.مصالح بکار رفته  در این قلعه قلوه سنگهای رودخانه ای و ملات گچ

  می باشد.این بنا بطور کلی دارای 6 اتاق،2 ایوان و یک راهرو و دو زیرزمین می باشد.

  قلعه پنج برار مورموری(قلعه تاجمیر)

  پنج برار محدوده ای تاریخی است که در کوهپایه های جنوبی کوه کاه ماس،

  مشرف بر دشت مورموری واقع شده و قلعه پنج برار یکی از این آثار محسوب

   می گردد.مصالح ساخت قلعه  سنگهای نسبتاً بزرگ  که از سنگهای رودخانه ای

   و بومی منطقه است.قلعه متعلق به دوران اسلامی است.این قلعه شامل دژ

   پیرامونی و بناهای داخل محوطه دژ می باشد.

   قلعه ارمو

  در روستای ارمو دره شهر بخشی از یک بنا در محل قبرستان باستانی ارمو

   باقی مانده است که به نظر می رسد آثار یک قلعه باستانی باشد.از دیگر

   قلعه های شهرستان دره شهر می توان به قلعه کلم،قلعه تیغن،قلعه ماژین اشاره کرد.

  قلعه میرغلام هاشمی(سیکان)

  قلعه میر غلام هاشمی یکی از بناهای دوره قاجاریه است که به استناد

  سنگ نوشته نصب شده بر دیواره ورودی بنا،در سال 1303 ه ق میر غلام هاشمی

   در روستای فرخ آباد دره شهر احداث کرده است.بنای قلعه  به سبک دوره ساسانی

   و به شکل چهار ایوانی و با مصالحی از سنگ و ملات گچ  ساخته شده

   که در زمان خود کاربرد مسکونی داشته است.پلان بنا مربع شکل می باشد.

  این قلعه در دره سیکان به فاصله 8 کیلومتری شمال غرب شهر دره شهر

   ساخته شده است. 

 

شاعرانه

  

     پرواز در هوای خيال تو ديدنی ست

 

   حرفی بزن که موج صدايت شنيدنی ست

 

   شعر زلال جوشش احساس های من

 

   از موج دلنشين کلام تو چيدنی ست

 

   يک قطره عشق کنج دلم را گرفته است

 

   اين قطره هم به شوق نگاهت چکيدنی ست

 

   خم شد- شکست پشت دل نازکم  ولی

 

   بار غمت ـ عزيز تر از جان ـ کشيدنی ست

 

   من در فضای خلوت تو خيمه می زنم

 

   طعم صدای خلوت پاکت چشيدنی ست

 

   تا اوج ، راهی ام  به تماشای من بيا

 

   با بالهای عشق تو پرواز ديدنی ست

 

 

 

   غنچه هـای داغ احساس


 

   تـــــو خیابــــون گل یاس


 

   چشاشــون پـاک و زلاله


 

    میدرخـشه مثـل الماس


 

    بچه هــــای بـی نشونه


 

   گشنه یـه لقمه نـــــونن


 

   شب بشـه خــونه ندارن


 

   اینو خیلی هــــا میدونن


 

   قطره اشــک چشاشون


 

   همشون شـــدن ستاره


 

   ببینـید تــــــو آسـمــونها


 

   غمـــاشــون دنباله داره!


 

   این گـلای پاک مـــعصوم


 

   سقفشـــون یـه آسمونه


 

   گرچه قلبشون یه دریاس


 

   غمشـــون یـه لقمه نونه


 

   پس دعــا کـنیم براشون


 

   خـواب ببینن تـو بهشتن


 

   تا کــه قلــباشون نمیره

 

پل تاریخی گاومیشان

 
پل تاريخي "گاوميشان" اوج معماري دوران ساساني
 
 
پل تاريخي "گاوميشان" واقع در شهرستان دره شهر يکي از قديمي ترين پلهاي تاريخي
 
 کشور متعلق به دوران ساساني است که بخشي از تاريخ کهن اين شهرستان را نمايان
 
 مي کند.  مورخان در مطالعه تاريخ کهن شهرستان دره شهر، اين شهرستان را
 
اولين شهر دوران ساسانيان ناميده اند.
 
 
 

اين شهرستان با آثار تاريخي متعدد مانند ماداکتو، آتشکده هاي تاريخي متعدد،

 پل گاوميشان و آثار تاريخي ديگر يکي از شهرهاي قديمي و تاريخي کشور محسوب مي شود.

يکي از آثار تاريخي اين شهرستان که هميشه در اين شهرستان و کشور بيشتر مورد توجه

بوده است و داراي ويژگيهاي خاص پل سازي در دوران تاريخي کشور است

 "پل تاريخي گاوميشان" است که در اين شهرستان است و بخشي از تاريخ و قدمت

اين شهرستان بر روي اين پل نمايان شده است.

 

  پل تاريخي و زيباي گاوميشان که بقاي آن متعلق به دوران ساساني است بر روي

  رودخانه "سيمره" پس از تلاقي با رودخانه کشکان ساخته شده است و بر اساس

  نظريات مختلف وجه تسميه نام اين پل بر گرفته از "گوميشه" يعني محل پرورش گاو است.

  اما بعضي از مورخان تاريخ مانند "سراورل استين" نام اين پل را "گاماسا" مي دانند

  ("گاماسا" از دو کلمه"گا" يعني گاو و "ماس" به معني ماهي تشکيل شده است.)

  قوس هاي جناقي آجري و ساير تعميرات سنگي و نماي فعلي پل بيانگر مرمت اين

   پل در دوران بعد به خصوص دوران اتابک لر کوچک است.

 

  پل تاريخي گاوميشان از پنج چشمه بزرگ تشکيل شده است که در حال حاضر فقط

  يکي از اين چشمه ها سالم است و ارتباط چشمه ها با مسير حرکت آب و طغيان آن محرز است.

  اين پل بسيار فني و پيچيده ساخته شده است به طوري که رقيبي جدي براي

  پلهاي مهم بشمار مي رود.

 

  پايه ها و تکيه گاههاي اصلي پل مدور و قطور است و مصالح آن از سنگهاي مکعبي

  بزرگ و تراشيده در ابعاد مساوي است که به صورت  "رگ چين" به روي هم چيده شده اند

   و پايه اصلي پل را به وجود آورده است.

 

  داخل پايه ها نيز از قلوه سنگ و ملاط گچ پر شده و مصالح پل سنگ و ملاط گچ و در

   سقف تاقها از آجر است که همگي در پيچيدگي اين پل نقش دارند.

 

  تاقهاي جناغي، دالانها و راهروها همگي از آجرهايي به ابعاد 20 در 25 سانتي متر

   ساخته شده است و نماي اين پل تاقچه هاي مسدود و باز و موج شکن هايي دارد

  که به وسيله راهروها با چند پل به هم متصل مي شوند که اين نيز حتي در

  دوران کنوني بسيار مهندسي شده به نظر مي رسد.

 

  وجود پله ها در ميان دالان ستون مياني، بيانگر اين امر است که اين پل فقط

  يک پل ارتباطي نبوده بلکه راهروهاي داخل و پلکان نشان از اين دارد که کاروانها

 از اين پل به عنوان سرپناه به هنگام عبور استفاده مي کردند و چه بسا شبها

   که در دل اين دالانها کاروانيان به صبح رسانده اند.

 

  يکي از مورخان تاريخ بنام سرهنري راولينسون در سفرنامه خود درباره اين پل

   مي نويسد: "پلي که هم اکنون بر روي سيمره  (دره شهر فعلي) قرار دارد

   يکي از بهترين پلهاي ايران است که حسين خان بزرگ (والي بزرگ و معروف ايلام و لرستان)

   به سال 1008 هجري قمري اين پل را تعمير کرده است".

 

  به اعتقاد مورخان اين پل در سال 1334 هجري قمري بر اثر زلزله از بين رفته است.

 

دلم هواتو کرده

 

   دلم بدجوری هواتو کرده

 

   دلم بدجوری هواتو کرده


   تو غربت ترانه دنبال تو می گرده


   تنگ غروب خسته و تنها


   صدات می کنم ای هم آشنا


   ناز نگاتو به دنیا ارزون نمیدم


   ستاره‌ی عشقمو به آسمون نمیدم


   بیا  تو خاطره‌های خط خطی


   سراغی بگیر از من پاپتی


   چه کنم چی بگم از کدوم بهونه


   دوست دارم رو فقط یه بار بگو عاشقونه


   اون لحظه حس میکنم تو بهشتم


   اینو بدون سرنوشتم و به نام تو نوشتم


   بی تو من کبوتری پر شکسته


   تو نیستی کنج قفس تنها نشسته


   تو آسمون آبی عشق تو یه ترانه


   واسه داشتنت منم اون حس عاشقانه


   اگه من جنگل خشک تو ببار


   با حضورت سرم یه دنیا بذار


   رسوای عشقم بین پیر و جوون


   بازم رسواترم کن بدتر از رسم زمونه

 

سخنان بزرگان

 

خوشبختی مانند پروانه ای است ، اگر او را دنبال کنید از شما فرار می کند ولی اگر

 آرام بنشینید روی سر شما خواهد نشست .

 

تا بدبختی را نشناسیم هیچوقت راه بدست آوردن و نگه داشتن خوشبختی را یاد نمی گیریم .

 

نماز عشق ترتیبی ندارد چرا که با نخستین سر بر خاک گذاردن ، دیگر برخواستنی نیست .

 

اگر به قلبت گوش کنی و مغزت را به کار اندازی، هیچ وقت اشتباه نمی کنی.

 

در شگفتم که سلام آغاز هر دیداری است ولی در نماز پایان است. شاید بدین معناست

که پایان نماز آغاز دیدار است.

 

امید دارویی است که شفا نمی دهد ، اما درد را قابل تحمل می کند .

 

مال ، زنبوری است که اگر از نگه داری آن آگاه باشید عسل می دهد وگرنه

 نیش می زند و پرواز می کند .

 

آسودگی آدمی ، به گنج و دینار نیست که به خرد است و دانش .

 

آنکه همه چیزش را به جهان می سپارد و خود سخن تازه ایی ندارد نباید

 مدعی داشتن خرد باشد و دانش .

 

تا قیامت


  
 من ميگم بهم نگاه كن
 

  تو ميگي كه جون فدا كن
 
 
  من ميگم چشمات قشنگه
 

  تو ميگي دنيا دو رنگه
 

  من ميگم دلم اسيره
 

  تو ميگي كه خيلي ديره
 

  من ميگم چشمات و واكن
 

  تو ميگي من و رها كن
 
 
  من ميگم قلبم رو نشكن
 

  تو ميگي من مي شكنم من ؟
 

  من ميگم دلم رو بردي
 

  تو ميگي به من سپردي ؟
 

  من ميگم دلم شكسته است
 

  تو ميگي خوب ميشه خسته است
 
 
  من ميگم بمون هميشه

 
  تو ميگي ببين نمي شه
 
 
  من ميگم تنهام مي ذاري
 

 
  تو ميگي طاقت نداري
 
 

  من ميگم تنهايي سخته
 

  تو ميگي اين دست بخته
 

  من ميگم خدا به همرات
 

  تو ميگي چه تلخه حرفات
 

  من ميگم كه تا قيامت
 

  برو زيبا به سلامت
 

  من ميگم خدا به همرات
 

  تو ميگي چه تلخه حرفات
 

  من ميگم كه تا قيامت
 

  برو زيبا به سلامت
 
 
                                             شعر:مریم حیدرزاده
 
 
 
 

کارت پستال

 

 

 

 

کاش وقتی زندگی فرصت دهد



گاهی از پروانه ها یادی کنیم



کاش بخشی از زمان خویش را



وقف قسمت کردن شادی کنیم



کاش گاهی در مسیر زندگی



باری از دوش نگاهی کم کنیم



فاصله های میان خویش را



با خطوط دوستی مبهم کنیم



کاش وقتی آرزویی میکنیم


از دل شفاف مان هم رد شود



مرغ آمین هم از آنجا بگذرد



حرف های قلبمان را بشنود
 

 

سخنان بزرگان

 

اگر كسي استعداد طبيعي داشته باشد باز هم بايد براي موفقيت تمرين كند و آماده شود.

 

سخن گفتن به جا و سكوت نمودن به جا نشانه عقل است.

 

برای انکه در زندگی دچار لغزش نشوی همواره قلب خود را پاک نگه دار.

 

بدبختی می تواند به ما بیاموزد که خوشبخت باشیم.

 

 

کسی حال من غمگین نمی پرسد

    

        کسی دیگر نمی کوبد


     در این خانه ی متروک ویران را

 

     کسی دیگر نمی پرسد


     چرا تنهای تنهایم

 

     و من چون شمع میسوزم


     و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

 

     و من گریان و نالانم


     و من تنهای تنهایم

 

     درون کلبه ی خاموش خویش


     اما کسی حال من غمگین نمی پرسد

 

     و من دریای پر اشکم


     که توفانی به دل دارم

 

     درون سینه ی پر جوش خویش


     اما کسی حال من تنها نمی پرسد

 

     و من چون تک درخت زرد پاییزم


     که هر دم با نسیمی میشود

 

     برگی جدا از او


     و دیگر هیچ چیز از من نمی ماند

  

 

 

 

ما با مشکلات می جنگیم تا آسایش بیابیم ، ولی وقتیکه آسایش

 یافتیم آن را غیر قابل تحمل می یابیم .

 

 

بخشنده از دست نمی دهد او همواره در حال بدست آوردن است

 

 

 

پشتکار گوهر مردان و زنان فرهمند است .

 

 

مردم اشتباهات زندگی خود را روی هم می ریزند و از آنها غولی

 

 بوجود می آورند که نامش تقدیر است .

 

دره شهر

 
شهرتاریخی ماداکتو
 
 
این شهر  با  قدمتی  بیش  از 1400  ساله  متعلق  به  دوران  ساسانیان بوده دارای برجهای
 
 نگهبانی خیابان سیستم  آبكشی  و دفع  فاضلاب  بوده  است  كه بنا به قولی در اثر یك زلزله
 
 تخریب و از بین رفته بقایای این شهر  مشهود و درحال  حاضر به صورت بسیار ضعیف  مورد
 
  حفاظت  میراث  فرهنگی  میباشد .شهر تاریخی ماداكتو در سال 1310در فهرست آثار ملی
 
 به ثبت رسیده است.
 
 
 چهارطاقی دره شهر
 
 
 
در شرق شهرستان دره شهر کناره چپ رودخانه سراب دره شهر بر روی تپه ماهوری 
 
تنوره سرخ ساختمان یک چهار تاقی به چشم می خورد که به چها ر تاقی دره شهر معروف است.

با توجه به مصالح و سبک معماری بنا مربوط به اوایل اسلامی می باشد و قدمت آن به بیش از
 
۱۴۰۰ سال می رسد.
 
 در قسمت جنوبی چهار تاقی بقایای پلکانی به طول ده متر و عرض یک متر با شیب ملایم
 
وجود دارد که احتمالا» ورودی بنا بوده است.
 
 این چهار تاقی بر پلانی مربع شکل به ابعاد ۵ در۵ متر بنا شده است.
 
عرض دیواره ها ۸۰ سانتی متر و ارتفاع تاق از زمین ۷۰/۱ سانتی متر است.
 
 گنبد تک جداره آن بر چهارتاق قوسی شکل و با سیستم گوشواره ساخته شده است.
 
 بر بالای گنبد دریچه ای وجود دارد که به هنگام مرمت این دریچه بسته شده است
 
 
 
 
 
تنگه بهرام چوبین
 

در 8 كیلومتری مسیر دره شهر – پلدختر ودردل یكی از دره های باریك كبیر كوه

 

تنگه باستانی شگفت انگیزی قرار داردكه مورخان انرا شكارگاه ییلاقی وبنا به روایاتی

 

مخفیگاه یكی از سرداران بنام ایرانی« بهرام چوبین» میدانند . تنگه یا دژ چوبینه یكی

 

 از پدیده های زیبای طبیعی شهرستان دره شهر ودر برگیرنده بناهایی است كه در

 

 نوع خود بی بدیع وكم نظیرند.

 

زندگی اجباریست

 

 اشکهای دیگران را مبدل به نگاههای پر از شادی نمودن بهترین خوشبختی هاست .

 

 

خوشبختی شکل ظاهری ایمان است ،تا ایمان و امید و سخت کوشی نباشد ،

هیچ کاری را نمی توان انجام داد .

 

ادب سودمند اینست که پند گیری از دیگری نه آن که دیگری از تو پند گیرد.

 

یک زندگی را وقتی می شود با خوشبختی قرین دانست که شروعش با عشق باشد

 و ختمش با جاه طلبی .

 

الهی

 

خداحافظ

 

خداحافظ گل لادن .تموم عاشقا باختن


ببين هم گريه هام از عشق .چه زندوني برام ساختن


خداحافظ گل پونه .گل تنهاي بي خونه


لالايي ها ديگه خوابي به چشمونم نمي شونه


يكي با چشماي نازش دل كوچيكمو لرزوند


يكي با دست ناپاكش گلاي باغچمو سوزوند


تو اين شب هاي تو در تو . خداحافظ گل شب بو


هنوز آوار تنهايي داره مي باره از هر سو


خداحافظ گل مريم .گل مظلوم پر دردم


نشد با اين تن زخمي به آغوش تو برگردم


نشد تا بغض چشماتو به خواب قصه بسپارم


از اين فصل سكوت و شب غم بارونو بردارم


نمي دوني چه دلتنگم از اين خواب زمستوني


تو كه بيدار بيداري بگو از شب چي مي دوني


تو اين روياي سر دم گم .خداحافظ گل گندم


تو هم بازيچه اي بودي . تو دست سرد اين مردم


خداحافظ گل پونه . كه باروني نمي توني


...طلسم بغضو برداره .از اين پاييز ديوونه خداحافظ .....!

 

دلنوازان

   

    حال من دست خودم نیست

 

    دیگه آروم نمی گیرم

 

    دلم از کسی گرفته

 

    که می خوام براش بمیرم

 

    باز سرنوشت و انتهای آشنایی

 

    باز لحظه های غم انگیز جدایی

 

    باز لحظه های ناگزیر دل بریدن

 

    بازم اول راه و حس تلخ نرسیدن

    ...

 

    پای دنیای تو موندم

 

    مثل عاشقای عالم

    ....

 

    دارم از دست تو میرم

 

   عاشقی کن منو نشکن

 

علی (ع)

 

ز ليلايي شنيدم يا علي گفت 

 

 به مجنوني رسيدم يا علي گفت

 

مگر اين وادي دارالجنون است 

 

 که هر ديوانه ديدم يا علي گفت

 

نسيمي غنچه اي را باز ميکرد 

 

 به گوش غنچه آندم يا علي گفت

 

خمير خاک آدم چون سرشته

 

چو بر ميخاست آدم يا علي گفت

 

مسيحا هم دم از اعجاز ميزد 

 

 زبس بيچاره مريم يا علي گفت

 

مگر خيبر زجايش کنده ميشد

 

يقين آنجا علي هم يا علي گفت

 

علي را ضربتي کاري نميشد 

 

 گمانم ابن ملجم يا علي گفت

 

 

 

   آسمان جای قشنگی ست

 

  پریدن زیباست و از آن زیباتر

 

   شوق پروانه شدن در قفس چشم شماست.

 

 

 

   پـشت پـنـجـره

 

هــی پـشـت ِ پـنـجــره می آیـم

 

شـایـد ، نـشــانـی از تـــو بـجــویــَم

 

هــی پـشت ِ پنجـــره می آیم

 

شاید ، شـمـیـم ِ پـیـرهـنـت را

 

کالسـکـه ی نـســیــم ، فـرو آرَد ...

 

هــی چـشـم ِ خـود ، بـه جــادّه می دوزم 

 

زان دور دست ِ سـاکـــت و وَهــم آلـــود

 

گــــرد و غـبــار ِ پــای ِ ســـواری نیـسـت

 

آیـــا ، کبــوتــر ِ صـحـرایــی

 

زانـســوی ِ ابــری ِ بــارانــی

 

مـکـتــوب ِ یــار ؛ 

 

نـیـاورده ســت ؟

 

.....

 

هــی پشـت ِ پـنجــره می آیم 

 

هـی پـشـت ِ پنجــره می آیـــم ...

 

 

چشاتو وا نکن  اينجا ،  هيچ چي ديدن نداره

 

   صدای  ِ سکوت ِ لحظه ها ، شنیدن نـداره

 

   توي آسموني که کرکسا پرواز مي‌کنن

 

   ديگه هيچ شاپرکي ، حس ِ پريدن نداره

 

   دستاي نجيب ِ باغچه ، خيلي وقته خاليه

 

   از تو گلدون ، گلاي کاغذي چيدن نداره

 

   بذا باد بياد ، تموم ِ دنيا زير و رو بشه

 

    قلباي آهني که ، ديگه تپيدن نداره

 

   خيلي وقته ، قصه ی اسب ِ سفيد ، کهنه شده

 

   وقتي که آخر ِ جاده‌ها رسيدن نداره

 

   نقض ِ قانون ِ آدم‌بزرگا جـُرمه ، عزيزم

 

   چشاتو وا نکن ، اينجا هيچ چي ديدن نداره

 

زندگی

  

 

 

زيبا ترين گل با اولين باد پاييزي پرپر شد. با وفاترين دوست به مرور زمان بي وفا شد.

 

 اين پرپر شدن از گل نيست از طبيعت است و اين بي وفايي از دوست نيست از روزگار است

 

 

چقدرعجيبه که تا مريض نشي کسي برات گل نمي ياره

 تا گريه نکني کسي نوازشت نمي کنه

 

تا فرياد نکشي کسي به طرفت برنمي گرده تا قصد رفتن نکني کسي

 به ديدنت نمي ياد و تا وقتي نميري کسي تورو نمي بخشه

 

 

 

زندگی چیست؟ زندگی مانند اتوبوس شلوغی است که جایی برای نشستن نیست

و وقتی خلوت میشودو می خواهی بشینی راننده داد می زند پیاده شوید اخر خط است

 

 

زندگی مثل یه جاده است ، من و تو مسافراشیم ، قدر لحظه ها رو بدونیم ،

 ممکنه فردا نباشیم

 

 

به یاد عشق

 

 خوشبخت شکل ظاهري ايمان است، تا ايمان و اميد و سخت کوشي نباشد

 

 هيچ کاري را نمي توان انجام داد.

 

 اگر مي خواهي خوشبخت باشي براي خوشبختي ديگران بکوش،

 

زيرا آن شادي اي که ما به ديگران مي دهيم به دل ما بر مي گردد.

 

 

 وقتي انسان دوست واقعي دارد که خودش هم دوست واقعي باشد.  

 

 

 

 

پروردگارا به من بیاموز دوست بدارم کسانی را که دوستم  ندارند 


 
عشق بورزم به کسانی که عاشقم نیستند

 

بگریم برای کسانی که هرگز غمم را نخوردند

 

به من بیاموز لبخند بزنم به کسانی که هرگز تبسمی به صورتم ننواختند

 

محبت کنم به کسانی که محبتی درحقم نکردند

 

 

خاطره بهترین و تنها یادگاریست که می ماند

 

پس خاطره ها رو زنده نگه داریم

 

چون فراموشیش کار هیچ کس نیست...